تشنگان قدرت ...

بسم الله العلیم


عکس نوشت : کافی است به رفتارهای احمدی نژاد در هنگام سخنرانی ها و مراسمات توجه کنید.شک نکنید که دولت از راهپیمایی مردم نجیب ایران در 22 بهمن که یک جشن ملی است ، تا سخنرانی ابتدای سال نو و سخنرانی های اخیر سو استفاده کرده است. سخن من اینست که دیگر باید هوشیار تر از این حرفها باشیم که هستیم ،اما آنچه که مارا به واقع نگران می کند،دولتی است که ازیک ماه پیش تا به الان که چند روزی به انتخابات باقی مانده،خودش ورود می کند،آستین بالا می زند و برای کاندیدای خویش کت در می آورد!شک نکنید که احمدی نژاد تمام امکانات دولتی و هر آنچه که در دست دارد را بسیج خواهد کرد تا اهداف خود را به کرسی بنشاند که البته الان هم بسیج کرده است!با این دور خیزی که دولت کرده شاید دچار یک چالش جدی شویم،اگرچه اعتقاد دارم رهبری بر دولت نظارت کامل دارند و به صورت استوار ایستاده اند،اما با شناختی که از خصوصیات اخلاقی احمدی نژاد دارم و با این افرادی که از جریان انحرافی دوروبرش را گرفته اند،فکر نکنم انتخابات خوشی را پشت سر بگذاریم!همه این مشکلات کنونی به نطر من به این دلیل است که درهفت سال گذشته با این دولت تساهل و تسامح شده و با رفتارهای سلیقه ای و قانونگریزی هایش برخورد نشد ،الان بر خورد کردن با آن سخت است!تصور کنید که این دولت نسبت به یک سوال ساده چقدر واکنش نشان داد و حتی تهدید " بگم ، بگم " راه انداخت.با این وجود ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است ، مگر اینکه از قبل مرده باشد.


راستی : برخی از دوستان از پست قبل برداشت هایی کردند،که من متوجه اصل سوالات و مشکلات شان هستم!درپست قبل من فقط خواستم ،گفته باشم که صفر و صدی بودن زیبا نیست اما دوستان مارا مورد آماج انتقاداتشان قرار دادند و عده ای هم ما را دشمن بچه مذهبی ها و رهبری قلمداد کردند که این رفتار دوستان در دلم سنگینی می کرد ویاد این جمله افتادم : در میان این همه آدم که جان را به لب می رسانند، فقط نام عزرائیل بد دررفته است!


کاملا بی ربط : یا ایها العزیز ! شبیه مادرتان زخمی ام ، زمین گیرم ، بگو چه کنم شکسته بالی را ؟ 

من و شما ، یک مای همیشگی...



بسم الله العلیم


عکس نوشت : آری ! شهدا به خون غلتیدند و به وجه الله نظر کردند ، تا ان شا الله ما پله های پیشرفت را  تا ثریا بالا برویم ... بخاطر غرور ما بود که به نبرد با همه ی دنیا رفتند و آب در آسیاب ورشکسته های آن ور آب نریختند... جان ندادند که من و تو ، دست روی دست، شاهد ورود افرادی نالایق بر کرسی های ملت باشیم ...در این وانفسای روزمرگی ها که زمین و زمان ما را مجبور به بی تفاوتی می کنند ، اگر بخواهند جوهر را هم تحریم کنند و دیواری شوند بر سر راه آزادی و آزادگی ما ، با قطره ی خونمان ،جاودانه ترین اثر انگشت تاریخ را پای برگه های رای خواهیم زد...بیایید باور کنیم که رای دادن هم مانند خون دادن شهدا ،جهادی است در راه خدا... این کمترین کاری است که ما برای غرورمان انجام می دهیم....یقین کنید روزی پروانه خواهیم شد! پس بگذاریم روزگار هرچه می خواهد پیله کند.


راستی :این روزها احمدی نژاد اشتباهاتی هم داشت … گیرم خیلی هم بزرگ … اما حجم خدمات اش را نباید فراموش کرد …ما ایرانی جماعت، جماعت قضاوت صفر و صدی هستیم … خودتان منظورم را بهتر  می دانید ...


کاملا بی ربط : این روزها، یک رنگ که باشی چشم ها را می زنی! خسته می شوند از رنگ تکراری ات. این روزها دوره ی رنگین کمان هاست …